این روزها
ا
این روزها که می گذرد ؛ روزهای فریاد و خون است
این روز ها که می گذرد ؛ روزهای شراره بر یم گیتی ست
این روزها که می گذرد ؛ روزهای گذر از دل نیستدل کندن است
این روزها که می گذرد ؛ روزهای منایی ست ؛ از منا گذشتن است
این روزها که می گذرد ؛ روزهای پرواز به دور دست ها ؛ پرواز به اوج است
این روزها که می گذرد ؛ روزهای عطش بیداد و خواستن ملکوتیان است
این روزها که می گذرد ؛ روزهای حماسی ست ؛ نه حماسه ی تن و نه جسم است
این روزها که می گذرد ؛ روزهای منو تو ست تا ما شویم
این روزها که می گذرد ؛ روزهای کوس اناالحق زدن است
این روز ها که می گذرد ؛ مکتب عشق و نوا و شور و بسط است سالک ما
اما شبی که ؛ شب رقص است شب آواز ؛ شب دلدادگی از خاک به افلاک
شب پیوستن آفتاب به ماه ؛ شب دل ها ؛ شب عشاق عرش علی ؛ شب بی تابی فاطمه زهرا(س)
شب انتظار یاران ؛ شب بی قرار کوثر ؛ شب اوج کاروان است ؛ شب فردای وصال عشق است
شب قلب ها خونین ؛ شب بی شب فردا ؛ شب شام غریبان ؛ نه نه شب آشنایان ؛ شب کبریا رسیدن
شب تا سحر عبادت ؛ شب بیداری کشیدن ؛ شب الواع جانان ؛ شب آغاز نور زمین است ؛ زان که خون
حسین (ع) جسم حسین (ع) جان حسین (ع) انوار در افشان حسین(ع) روی خاک این زمین است
اما : شب حسرت ؛ شب خاموشی سنگدل ها ؛ شب کر شدن و کور شدن در دل آفتاب
شب رسوایی مستان ؛ شب نامردما ن بت سیما ؛ شب فرو مایگان غرق گناه
این روزها فریادی به گوش می رسد .
آیا نمی شنوی فریاد رسای حق را
آیا نمی شنوی الفاظ محرابی عشق از حنجره دل ها
ای آزاده گان ؛ ای طلایه داران ؛ ای انسانها
آیا نمی شنوید غریو ؛ هل من ناصراً ینصرانی را
این روزها از صفحه تقویم می گذرد . هرگز از صفحه دل ها ؛ جان ها و روزگار محو نمی شود
و تا هستی هست در جان ها خروشان و جاری ست ؛ خون ثارالهی